مثال مرحوم دولابی
درباره امام زمان علیه السلام که نقل آن آموزنده است.
آن مرحوم می فرمایند:
پدری چهار فرزندش را گذاشت توی یک اتاق و گفت:
اینجا را مرتب کنید تا من برگردم. خودش هم رفت پشت پرده.
از آنجا نگاه می کرد و می دید که کی چکار میکند و مینوشت روی یک کاغذی تا بعد حساب و کتاب کند.
یکی از بچه ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت،سرش گرم شده
به بازی و یادش رفت که آقا گفته، خانه را مرتب کنید تا برگردم.
یکی از بچه ها که شرور بود شروع کرد خانه را بهم ریختن و فریاد
زد که نمی گذارم کسی اینجا را مرتب کند…
یکی که خنگ بود، ترسید نشست وسط شروع کرد گریه و جیغ و داد
که آقا بیا و ببین که اینها نمیگذارند مرتب کنیم.
اما آنکه زرنگ بود، رد تن آقایش را دید از پشت پرده. تندتند مرتب
می کرد همه جا را. میدانست آقایش دارد
توی کاغذ مینویسد، هی نگاه می کرد سمت پرده و می خندید. دلش هم تنگ نمیشد.
میدانست که آقایش همین جاست،
آن بچه شرور همه جا را هی میریخت بهم و هی میدید
این خوشحال است و ناراحت نمیشود…
توی دلش هم گاهی میگفت: اگر یک دقیقه دیرتر بیاید،باز من کارهای بهتر میکنم.
آن وقت آقا آمد …
آنکه گریه و زاری کرده بود چیزی گیرش نیامد ولی
آنکه زرنگ بود، کلی چیز گیرش آمد.
زرنگ باشیم، شرور که نیستیم الحمدلله
پس گیج و بلاتکلیف هم نباشیم.
️معصوم علیه السلام میفرمایند: برترین اعمال انتظار فرج است.
در حدیث ذکر شده است: عمل گریه و زاری و آقا گفتن ها برای ظهور کفایت نمیکند.
کاری باید کرد، قدمی برداشت و باید شرایط را مساعد کنیم برای ظهور.
نگاه کنیم پشت پرده را. رد آقا را ببینیم.
و یقین داشته باشیم که نگاه میکند کارهای ما را.
وقتی انسان حقیقتا منتظر کسی باشد،
تمام رفتار و سکناتش نشان از منتظر بودن او دارد.
برای مثال اگر منتظر مهمان باشیم،
خانه را مرتب و تمیز میکنیم و وسایل پذیرایی را مهیا و
با لباسی مناسب و مرتب و با چهره ای شاد در انتظار رسیدنش میمانیم.
اما اگر قدم از قدم بر نداریم ادعایی بیش نیست.
خلاصه اینکه:
خانه را مرتب کنیم تا آقا بیاید…
بفرست صلوات برمحمدوال محمد
اللهم عجل لولیک الفرج
ظهــــ ــــور نـزديــڪ اســت
آخرین نظرات