به گزارش مهرخانه، تحقیق حاضر، در پی مطالعه و کشف دلایل آرایش دختران و نقش آن در زندگی اجتماعی آنهاست.
امروزه آرایش کردن در بین زنان، در سطح جهانی رواج زیادی یافته است و ایران نیز از این امر مستثنی نیست. ایران از لحاظ واردات محصولات آرایشی دارای مقام هفتم جهان و در مصرف، در میان کشورهای خاورمیانه بعد از هند و پاکستان دارای مقام سوم است. هرچند آرایش کردن زنان همواره در طول تاریخ وجود داشته، اما هرگز به این شدت و با این ولع جمعی همراه نبوده است. پایین آمدن سن آرایش نیز مسئلهای دیگر است که در این حیطه در خور توجه است. سؤالی که مطرح است این است که علت استقبال دختران جوان از آرایش چیست؟
تغییر الگوهای فرهنگی، سبک زندگی و تأثیر آن بر بدن (بهخصوص بدن زنان) و همچنین قرار گرفتن بدن به صورت جزیی از بازتابندگی دنیای امروز و ارتباط تنگاتنگ آن با زندگی و هویت زنان، میزان قدرت و مشارکت آنها، لازم و ضروری مینماید تا به مطالعه این پدیده پرداخته شود. در این میان، تحلیل این مسئله از دیدگاه خود افراد، میتواند ما را در فهم بهتر آن یاری کند. با توجه به این موارد، پژوهش حاضر با هدف کشف معانی و دلایل آرایش کردن دختران جوان، به دنبال مطالعه جایگاه آرایش در فعالیتهای روزمره آنهاست.
در این پژوهش، 30 نفر از دختران 18 تا 30 ساله با میانگین سنی 23.5 سال مورد مصاحبه قرار گرفتند. حداقل تحصیلات این افراد دبیرستانی و حداکثر کارشناسی ارشد بوده است، اما به طور متوسط بیشتر پاسخگویان دارای تحصیلات دانشگاهی بودند.
فعالیتهایی که زنان در طول روز انجام میدهند ارتباطی تنگاتنگ با میزان و نحوه آرایش آنها دارد
اولین یافته این پژوهش نشانگر آن است که فعالیتهایی که زنان در طول زندگی روزمره خود انجام میدهند ارتباطی تنگاتنگ با میزان و نحوه آرایش آنها دارد. زنان همواره در طول فعالیتهای روزمره خود در حال تصمیمگیری در مورد میزان و نحوه آرایششان هستند. در این تصمیمگیری و انتخاب، عوامل زیادی دخالت دارد. مهمترین این عوامل شامل موارد زیر است:
نوع آرایش کردن: بعضی از پاسخگویان بیان کردند که بسته به این که میخواهند دانشگاه بروند، در خانه بمانند، مهمانی بروند، به قصد خرید کردن بیرون بروند یا به قصد زیارت، میزان و نحوه آرایش خود را تنظیم میکنند.
مکان فعالیت: مکان رخ دادن یا انجام فعالیت نیز از دیگر عواملی است که در میزان آرایش پاسخگویان تأثیرگذار است. به عنوان مثال یکی از پاسخگویان چنین میگوید:
«بستگی به محیط کار دارد، اگر خصوصی باشد بیشتر آرایش میکنم و یا اگر منطقهای که برای خرید میروم بالاشهر باشد نسبت به پایینشهر، آرایشم بیشتر است.»
آشنا یا غریب بودن فضا و گروه: آشنا بودن یا غریب بودن فضا و گروهی که افراد به آن وارد میشوند، یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در تصمیمگیری افراد برای تنظیم آرایش است. بیشتر پاسخگویان بیان میکردند که اگر فضایی که به آن وارد میشوند فضایی آشنا باشد مثل کلاس درس یا یک مهمانی فامیلی، ترجیح میدهند آرایش داشته باشند و اگر فضا و گروه غریبه باشد، در صورتی که نیازی به برقراری ارتباط با دیگران نداشته باشند، شاید برایشان آرایش کردن یا نکردن یا میزان آرایش چندان مهم نباشد.
پایدار یا ناپایدار بودن گروه جمع: پایدار بودن یا نبودن جماعتی که فرد در آن قرار میگیرد نیز از دیگر عوامل تأثیرگذار در میزان آرایش کردن است. پاسخگویان بیان میکردند در صورتی که قرار باشد رابطهشان با گروه غریبه تداوم یابد، ترجیح میدهند آرایش داشته باشند. آنچه در این اظهارات به نظر میرسد این است که برقراری رابطه، نوع تأثیرگذاری و تداوم آن در متغیرهایی مثل فضا، گروه و پایداری آنها بیشتر از خود این متغیرها اهمیت مییابد.
جنس مخاطب: جنس مخاطبی که فرد در تعامل با آن قرار میگیرد نیز در نحوه و میزان آرایش زنان مؤثر است. عدهای از پاسخ گویان اظهار میداشتند که اگر جایی که میروند فقط زنان حضور داشته باشند، آرایش کردن یا نکردن یا میزان آرایش برایشان اهمیتی کمتر دارد و عدهای دیگر میگفتند که اگر قرار باشد در فضاهای مختلط حضور داشته باشند، حتماً باید آرایش داشته باشند. بنابراین جنس مخاطب میتواند با میزان و نوع آرایش فرد رابطه داشته باشد.
چه عواملی در انتخاب رنگ آرایش زنان دخیل است؟
دومین یافته حاکی از آن است که تصمیمگیری در مورد رنگهای آرایشی از دیگر تصمیمهای روزمره زنان است. آنها به دلایل مختلف، از رنگهای مختلف در آرایششان استفاده میکنند. عمدهترین عوامل تأثیرگذار در انتخاب رنگ آرایش شامل موارد زیر است:
هدف استفادهکننده از آرایش: یکی از مهمترین عوامل، هدف استفادهکننده از آرایش است. در واقع این مسئله که فرد با آرایش کردن به دنبال چیست، تأثیر زیادی در انتخاب رنگ آرایش دارد. بعضی از این اهداف عبارتند از:
1) پنهان کردن نقص یا برجستهسازی زیبایی: این که یک نفر هدفش پنهان کردن نقصی خاص در چهرهاش باشد یا برجستهسازی و تأکید بر زیبایی عضوی خاص یا حتی جلب توجه بیشتر، رنگ مورد استفاده میتواند متفاوت باشد. به عنوان مثال یکی از پاسخگویان میگوید:
«گاهی وقتها اگر فرد مثلاً لب زیبایی داشته باشد برای اینکه زیباییاش بیشتر به چشم بیاید ممکن است از رژ لب صورتی و براق استفاده کند، ولی اگر همین فرد لب زشتی داشته باشد سعی میکند از رنگهای تند استفاده نکند که زیاد به چشم نیاید.»
2) کسب جوانی و شادابی: گاهی اوقات افراد با انتخاب رنگی خاص، به دنبال کسب ویژگیهایی خاص است. به عنوان مثال یکی از پاسخگویان میگوید:
«بیشتر سعی میکنم از رنگهای صورتی و یا به تعبیری گوشتی استفاده کنم؛ چون با این رنگ احساس جوانی و شادابی میکنم.»
3) ایجاد تمایز: بعضی از افراد در استفاده از رنگ آرایش، به دنبال متمایز شدن از سایرین هستند. این گروه ترجیح میدهند از رنگهایی استفاده کنند که آنها را از بقیه متفاوت نشان دهد؛ هرچند آن رنگها خواهان زیادی نداشته باشد. برای این افراد متمایز بودن، مهمتر از خود رنگ آرایش است.
4) کسب زیبایی: برای عدهای از پاسخگویان، زیبا شدن در بالاترین درجه اهمیت قرار دارد. این افراد بیشتر از رنگهایی استفاده میکنند که فکر میکنند آنها را زیباتر و جذابتر میکند. آنها برای تحقق بخشیدن به خواستهشان سعی میکنند از آرایشگران و یا افراد متخصص که در آرایش، در این مورد نظرخواهی و گاهی اوقات در خانه رنگها را امتحان میکنند تا از نتیجه کار مطمئن شوند.
5) رنگ لباس: برای بعضی از پاسخگویان انتخاب رنگ آرایش جدا از انتخاب لباس و رنگ آن نیست. برای آنها هماهنگ کردن رنگ لباس با آرایششان اهمیت دارد. به عنوان مثال یکی از پاسخگویان میگوید:
«آرایش باید به لباسم بیاید، باید هم با رنگ لباسم هماهنگ باشد و هم با نوع لباسم، مسلماً لباس مهمانی با لباس خیابان متفاوت است، بنابراین آرایش این دو هم فرق دارد.»
6. ویژگیهای ظاهری: ویژگیهای ظاهری مثل رنگ پوست، رنگ چشم، شکل صورت و … در انتخاب رنگ آرایش نقشی مهم ایفا میکند. به عنوان مثال یکی از پاسخگویان اینطور بیان میکند:
«با اینکه رنگ صورتی را دوست دارم، چون صورتم گرد است از آن برای رژگونه استفاده نمیکنم ؛چراکه صورتم را چاقتر نشان میدهد … و یا چون رنگ پوستم تیره است، از رنگهای روشن استفاده میکنم.»
در نهایت، زنان در مورد تفاسیر و معانی رنگهای آرایشی دو نوع اندیشه متفاوت داشتند:
یک گروه از آنها رنگ آرایش را با شخصیت فرد مرتبط میدانند و بر این اعتقادند که افراد با استفاده از رنگ خاص، خود را در معرض قضاوت دیگران قرار میدهند. بنابراین ترجیح میدهند از رنگهایی استفاده کنند که قضاوتهای مثبت دیگران را برانگیزانند یا حداقل باعث قضاوت منفیشان نشوند. به عنوان مثال یکی از آنها معتقد است که:
«رنگ نقرهای انسان را شیک و متشخص نشان میدهد و رنگ رژ لب قرمز، جلف بودن را به نمایش میگذارد و یک “خانم متشخص” نباید از آن استفاده کند؛ چون مردم پشت سرش حرف میزنند.»
گروه دیگر معتقد بودند که در گذشته رنگهای مختلف، معانی مختلفی داشتند و بعضی از رنگها توسط قشرهای خاصی استفاده میشده است، اما امروزه رنگها دیگر معنای سابق را ندارند و نمیتوان از روی رنگ آرایش در مورد افراد قضاوت کرد. یکی از پاسخگویان میگوید:
«شاید اگر ده، بیست سال پیش کسی از رنگهای تند استفاده میکرد دیگران او را فرد خوبی نمیدانستند، اما امروزه وضع فرق کرده است. اگر همین امروز رنگ قرمز مد شود، دیگر برچسب سابق را نمیتوان بر آن زد.»
بنابراین افراد گروه اول، رنگهای آرایشی را دارای معانی اجتماعی میدانستند و در انتخاب رنگ به این نکته توجه میکردند، در حالیکه برای افراد گروه دوم، این معانی از بین رفته بود و مرزی برای تعابیر رنگها و استفاده از آنها قائل نبودند.
آرایش کردن برای زنانی که آرایش میکنند، چه معنایی دارد؟
سومین یافته پژوهش به معانی آرایش از دیدگاه زنان میپردازد. آرایش کردن از دیدگاه کسانی که خود با مسئله آرایش درگیر هستند، معانی مختلفی دارد. عمدهترین معانی که پاسخگویان به آن اشاره داشتند، شامل موارد زیر است:
آرایش به معنی بهداشت، پاکیزگی و آراستگی: بعضی از پاسخگویان آرایش کردن را نوعی پاکیزگی و آراستگی میدانستند. آنها معتقد بودند آرایش جزئی از انضباط ظاهر است و انسان با صرف وقت برای آرایش کردن، این احساس را پیدا میکند که تمیزتر و مرتبتر شده است یا احساس میکند که چیزهای منفی را در خود نابود کرده است.
آرایش به معنی زیبایی: بسیاری از پاسخگویان آرایش را به زیبایی، زیبا شدن یا وسیله زیبا کردن تعبیر میکنند.
آرایش به معنی وسیله ایجاد تنوع و لذت: گروهی از پاسخگویان آرایش را ابزاری میدانند که میتواند موجب تنوع باشد. مثلاً یکی از پاسخ گویان میگوید: «آرایش یعنی صورت را از سادگی درآوردن»
بنا به بیان این گروه، آرایش کردن برای آنها تنوع به همراه دارد. آنها از اینکه همیشه یک شکل باشند، خسته میشوند و چهره خود را بدون آرایش، ساده و تکراری میبینند.
آرایش به معنی وسیله تغییردهنده وضعیت روحی: بعضی از پاسخگویان آرایش را وسیلهای برای تغییر وضعیت روحی تعریف میکردند. به عنوان مثال آنها بیان داشتند که آرایش وسیلهای است که با استفاده از آن وقتی افسرده هستند، احساس بهتری را تجربه میکنند و عدهای هم آن را وسیله کسب اعتماد به نفس میدانستند.
یافتههای این بخش از پژوهش در مورد بیان معانی آرایش از دیدگاه زنان، این مسئله را روشن میکند که هدف زنان در استفاده از آرایش به شدت بر تعریف آنها از آرایش تأثیرگذار است. آنها آرایش کردن را بیشتر با بیان هدف تعریف میکنند. بهعنوان مثال کسی که به دنبال زیبایی است، آرایش را وسیله زیباکننده و آن که به دنبال تنوع و لذت است، آرایش را وسیله ایجاد تنوع معرفی میکند. بنابراین هدف، وسیله را تعریف میکند.
چرا زنان جوان آرایش میکنند؟
چهارمین یافته دلایل آرایش کردن زنان را بررسی میکند. این دلایل در سه بعد اجتماعی، فردی و روانشناختی دستهبندی میشوند:
دلایل اجتماعی: این دلایل شامل مواردی است که به نوعی به اجتماع و جامعه برمیگردد. مهمترین دلایل اجتماعی شامل افزایش سرمایه اجتماعی، اجبار یا همنوایی گروهی، کسب فرصتهای اجتماعی و تبدیل شدن آرایش به جزئی از سبک زندگی است.
سرمایه اجتماعی افراد از حضور و تداوم حضورشان در شبکه روابط حاصل میشود و در صورتی که افراد به نحوی از این شبکه روابط خارج یا به حاشیه رانده شوند، از مزایای مادی و معنوی این ارتباطها نیز محروم میشوند. در این راستا، اظهارات افراد مصاحبهشونده نشان میدهد که عدهای از آنها با آرایش کردن به دنبال افزایش گستره ارتباطی خود هستند و گروهی از پاسخگویان خواهان برقراری ارتباط بهتر و مؤثرتر با دیگراناند. این گروه معتقدند با آرایش کردن بهتر میتوانند شروعکننده ارتباط و حتی جذبکننده ارتباط باشند.
بعضیها با آرایش کردن خواهان برقراری ارتباط بیشتر با جنس مخالف هستند
بعضیها با آرایش کردن خواهان برقراری ارتباط بیشتر با جنس مخالف هستند. عدهای دیگر از پاسخگویان دلیل آرایش کردن خود را تأثیرگذاری در ارتباطات عنوان کردند. این افراد معتقدند که از یک سو مردم دوست دارند با اشخاص زیبا صحبت کنند و از صحبت کردن با آنها لذت میبرند و از سوی دیگر وقتی فرد آرایش کرده و زیباست، صفات خوب دیگری هم با آن به ذهن مخاطب متبادر میشود، مانند اجتماعی بودن، باکلاس بودن، باسواد بودن، باهوش بودن و … که در کیفیت روابط آنها مؤثر است.
کسب پذیرش اجتماعی یا به اصطلاح عامیانه «تحویل گرفته شدن»
کسب پذیرش اجتماعی یا به اصطلاح عامیانه «تحویل گرفته شدن» نیز از دیگر دلایل گرایش زنان به آرایش است. عدهای از پاسخگویان میخواهند در جمع (مردم به طور عام) مورد پذیرش قرار بگیرند. به عنوان مثال یکی از پاسخگویان میگوید:
«زمانی که آرایش میکنم و بیرون میروم بیشتر مرا تحویل میگیرند، مثلاً وقتی برای خرید به فروشگاه میروم، فروشندهها خیلی با من گرم میگیرند و خوشرفتاری میکنند؛ در حالیکه اگر آرایش نداشته باشم رفتارشان اینگونه نیست.»
بنابراین این افراد به دنبال پذیرش در سطح عام جامعه هستند؛ در حالیکه برای گروهی دیگر از پاسخگویان، کسب پذیرش «دیگرانِ مهم» در اولویت قرار دارد. این گروه بیشتر سعی میکنند مطابق با خواستههای فرد یا گروه مورد علاقهشان آرایش کنند و تأیید و پذیرش آنها را جلب نمایند.
با آرایش کردن کارشان «زودتر و بهتر» راه میافتد
در نهایت، گروهی دیگر از پاسخگویان نیز به افزایش نفوذ اجتماعی خود با آرایش کردن اشاره کردند. این گروه معتقدند با آرایش کردن کارشان «زودتر و بهتر» راه میافتد، بیشتر حرفشان را قبول میکنند و حتی کارهایشان مورد تأیید بیشتری قرار میگیرد.
استفاده پاسخگویان از ضربالمثلهایی مثل «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو» یا «اگر رفتی شهر کورها، تو هم دستت را بگذار روی یک چشمت» جهت بیان دلایل آرایش خود، دلالت روشنی بر تمایل افراد به همنوایی اجتماعی دارد. این همنوایی میتواند هم به صورت اجباری و هم به صورت اختیاری صورت پذیرد. گروهی از پاسخگویان برای فرار از تحقیر و تمسخر دیگران و عدهای برای کسب تأیید گروهی، به آرایش کردن مطابق با جماعت روی میآورند. توجه به خاطره کوتاه یکی از پاسخگویان این مسئله را روشنتر میسازد:
«روزهای اول دانشگاه را خوب به خاطر دارم، یادم میآید یک روز که به اتفاق چند نفر در کلاس نشسته و منتظر شروع کلاس بودیم، یکی از دخترها خیلی ساده و بدون آرایش وارد کلاسمان شد. دو نفری که جلوی من نشسته بودند به آن دختر اشاره کردند و با لحنی مسخره گفتند: از قیافهاش معلومه که شهرستانیه! ببین اصلاً آرایش نکرده! … میدونی شهرستانیه یعنی چی؟ یعنی دهاتیه، یعنی اُمله، یعنی آرایش کردن بلد نیست. از همان روز فهمیدم اگر میخواهم انگ نخورم و مسخره نشوم، باید مثل خودشون باشم؛ یعنی باید آرایش کنم.»
این همنوایی پاسخگویان میتواند با گروه دوستان و همسالان، خانواده و خویشاوندان و حتی سایر زنان در خیابان باشد. البته بیشترین همنوایی با گروه دوستان و همسالان است. گاهی اوقات قرار گرفتن در جمع دوستان و همنوایی با آنها، میتواند منجر به ایجاد رقابت شود. بعضی از پاسخگویان بیان میکردند که وقتی در جمع همکلاسیهای خود هستند، چون همه آرایش میکنند برای آنکه نسبت به آنها زشت به نظر نرسند، ناچارند آرایش کنند. در این مواقع با بالا رفتن میزان آرایش افراد گروه، میزان آرایش فرد نیز بالا میرود و کسب زیبایی با آرایش، تبدیل به ارزش میشود که افراد با کسب آن جایگاهی بهتر در گروه مییابند. بنابراین بین آنها بر سر این مسئله میتواند رقابت شکل بگیرد.
همنوا شدن و انطباق با ذائقه جنس مخالف
همچنین گروهی از پاسخگویان همنوا شدن و انطباق با ذائقه جنس مخالف را علت آرایش کردن خود عنوان میکنند.
عدهای دیگر از پاسخگویان نیز همنوایی با ایدهآلهای رسانهای را مطرح میکنند و معتقدند رسانهها با نشان دادن زنان زیبا و آرایشکرده، آنها را مشتاق همانندسازی مینمایند. یکی از آنها میگوید:
«وقتی برنامههای تلویزیون و یا ماهواره را میبینم و به زنان توی برنامهها نگاه میکنم و میبینم که خیلی خوشگلند، به آنها حسادت میکنم و دوست دارم مثل آنها باشم، من که از آنها کمتر نیستم.» یا پاسخگویی دیگر میگوید: «وقتی آرایش زیبایی را در ماهواره میبینم، ساعتها جلوی آینه میایستم و آن آرایش را تمرین میکنم؛ چون میخواهم مثل آنها زیبا و جذاب شوم.»
گروهی از پاسخ گویان به آرایش کردن به عنوان شیوه و سبکی خاص از زندگی یا حتی جزئی از زندگی نگاه میکنند. این گروه از پاسخگویان آرایش کردن را بخشی از فعالیتهای بهداشتی و جزئی از مدیریت بدن میدانند و معتقدند آرایش باعث میشود پاکیزگی بیشتر به چشم بیاید و انسان خود را مرتب تر احساس کند.
آنها همچنین معتقدند آرایش کردن آنقدر عمومیت یافته و عادی شده است که اگر کسی آرایش نکند غیرعادی است و میگویند امروزه دیگر نگاههای بد قبلی نسبت به آرایش وجود ندارد و به صورت پدیدهای بههنجار درآمده است.
برخی میخواهند با آرایش کردن، جنسیت خود را بیشتر نمایان سازند
همچنین عدهای دیگر از پاسخگویان هم با تأکید بر جنسیت خود، آرایش کردن را جزئی از سبک زندگی زنانه محسوب میکنند و میخواهند با آرایش کردن، جنسیت خود را بیشتر نمایان سازند؛ یعنی آرایش کردن جزئی از فعالیتهای زنانه است که بایستی در آن مشارکت داشته باشند.
برای به دست آوردن همسر مناسب و برنده شدن در «مسابقه انتخاب» ناچارند که آرایش کنند
تلاش در جهت افزایش شانس فرد در کسب فرصتهای اجتماعی از دیگر دلایل آرایش کردن پاسخگویان است. ازدواج، اشتغال و کسب موفقیت؛ از جمله مهمترین فرصتهایی است که دختران در جامعه به دنبال کسب آن هستند و آرایش کردن به تعبیر خودشان شانس آنها را در کسب موقعیتها بالا میبرد. این گروه از پاسخگویان معتقدند که چون امروزه پسرها خودشان همسر انتخاب میکنند، ظاهر دخترها و به عبارتی زیبایی آنها معیار مهم انتخاب همسر شده است، آنها نیز برای به دست آوردن همسر مناسب و برنده شدن در «مسابقه انتخاب» ناچارند که آرایش کنند.
آنها همچنین معتقدند حتی بعد از ازدواج هم برای حفظ زندگی خانوادگی و نگهداشتن شوهر، باز مجبور به ادامه آرایش هستند؛ زیرا بایستی همیشه برای مردان تازه و متنوع بود تا برایشان خستهکننده نشوند.
ساختن هویت فردی جدید و آرمانی
بعضی از افراد به این دلیل آرایش میکنند که میخواهند هویت فردی جدید و خودآرمانی را که مطلوب میدانند، بسازند. این گروه از افراد با آرایش کردن و ظاهرسازی در جهت ارائه شخصیتی مطلوب و القای تصورات مثبت و ارزشمند در جامعه (مثل تعلق به طبقه اجتماعی بالا، داشتن خانواده روشنفکر و … ) به دیگران هستند. این افراد احساس میکنند با آرایش کردن میتوانند قسمتی از این خود مورد نظر را تحقق بخشند.
نفی خود یا پنهان کردن خود، یکی دیگر از دلایل پاسخگویان برای گرایش به آرایش است. برای این گروه ساختن هویت جدید مهم نیست، بلکه بیشتر پنهان کردن خود و هویت خود؛ حتی ویژگیهای جسمی و روحیشان مطرح است. آنها آرایش را مانند ماسکی میدانند که بر چهره و هویت خود میزنند تا آن را از دید سایرین مخفی نگه دارند. یکی از پاسخگویان که دختری روستایی است میگوید:
«راستش را بخواهید چهره من خیلی راحت به دیگران میفهماند که من روستاییام. من از این مسئله رنج میبرم و دلم نمیخواهد بقیه مرا عقبمانده بدانند و بر این اساس در مورد من قضاوت کنند. به همین خاطر با آرایش کردن سعی میکنم این مسئله را تا حدودی مخفی کنم.»
عدهای از پاسخگویان آرایش کردن یا نکردن را حق خود میدانند و با آرایش کردن به دنبال تغییر، نقشآفرینی و خلاقیت در خود هستند. این گروه از پاسخگویان بر فردیت بخشی به بدن تأکید دارند و بدن را عرصهای خصوصی و میدان اعمال قدرت فردی میدانند. این افراد بر این باورند که نپذیرفتن توانمندیهای زنان در جامعه و توجه نکردن به شکوفایی استعدادهای آنها در عرصههای عمومی، میتواند ریشه در زمینههای اجتماعی ـ فرهنگی موجود در جامعه ایران داشته باشد و موجب احساس ناتوانی آنها برای اعمال قدرت در عرصه اجتماعی شود. بر این اساس آنها سعی میکنند تا به عنوان یک جبرانکننده اجتماعی در عرصه خصوصی یعنی بدن خود، اعمال قدرت کنند و آرایش ابزار این کار را در اختیار آنها قرار میدهد.
با آرایش کردن اعتماد به نفس پیدا میکنند، جسارت صحبت کردن مییابند، اجتماعیتر میشوند و قدرت اعتراض و اظهارنظر مییابند
دلایل روانی: یکی دیگر از دلایل آرایش کردن دلایل روانی است که پاسخگویان به آن اشاره داشتند. بیشتر پاسخگویان کسب اعتماد به نفس را دلیلی برای آرایش کردن خود ذکر میکردند. آنها این تصور را دارند که با آرایش کردن اعتماد به نفس پیدا میکنند، جسارت صحبت کردن مییابند، اجتماعیتر میشوند و قدرت اعتراض و اظهارنظر مییابند.
عدهای از پاسخگویان با آرایش کردن به دنبال بالا بردن رضایت خود از بدنشان هستند. آنها معتقدند با آرایش کردن احساسی بهتر از بدن خود دارند و اجزایی از چهره و بدن خود را که رضایت ندارند تغییر میدهند و به احساس رضایتی بالاتر دست مییابند.
عده ای از پاسخگویان نیز دلیل آرایش کردن خود را تغییر وضعیت روحیشان ذکر میکردند. بعضی از اینان معتقدند با آرایش کردن خستگیشان برطرف میشود، بعضی انرژی میگیرند، بعضی شادابتر میشوند و بعضی دیگر احساس آرامش میکنند، عدهای هم احساس جوانی میکنند.
عدهای از افراد نیز در آرایش کردن به دنبال لذتجویی، تنوعطلبی و برتریجویی هستند.
زنان تا چه اندازه به آرایش وابستهاند؟
پنجمین یافته به تبیین میزان وابستگی زنان به آرایش اشاره دارد:
واکنشها و پاسخهای زنان به این بخش بسیار متفاوت است. با اندکی اغماض، میتوان آنها را در سه گروه دستهبندی کرد:
1) یک گروه از پاسخگویان دامنهای از احساسات کاملاً منفی را مطرح میساختند که از ضعف اعتماد به نفس، اضطراب، ناامیدی، راضی نبودن از خود شروع میشود و به حبس خود در خانه، قطع روابط اجتماعی و نهایتاً خودکشی ختم میگردد. در همین راستا یکی از پاسخگویان میگوید:
«خیلی سخت است، از اینکه به وسیله بقیه مسخره شوم. میترسم از اینکه بگویند خدایا این دختر چرا این شکلی شده. میترسم، میترسم از اینکه بقیه چهره واقعی مرا ببینند، میترسم و فکر میکنم این مسئله مقداری از اعتماد به نفسم را میگیرد، دچار ناراحتی عصبی میشوم، شاید هم از خانه بیرون نیایم و یا برای رفتن به هر کجا از تاکسی استفاده کنم تا هیچکس مرا نبیند.»
2) گروه دوم از پاسخگویان ابتدا به بیان احساسات منفی میپردازند و نهایتاً با این مسئله کنار میآیند. «دوست دارم از محیط و افراد فرار کنم، دعا میکنم آن روز زودتر تمام شود، دچار اضطراب میشوم، عصبی میشوم و دوست ندارم در جمع باشم، احساس میکنم همه دارند به من نگاه میکنند و در مورد زشتی و شلختگی من حرف میزنند، اما خب، بالاخره آدمی به هر وضعیتی عادت میکند، شاید هم یک چیزهایی پیدا کنم و به جایش استفاده کنم.»
3) در گروه سوم، افراد به شرط آنکه هیچکس این لوازم را نداشته باشد از این مسئله احساس رضایت، خوشحالی، آرامش و خشنودی میکردند. به طور مثال یکی از پاسخگویان اظهار میدارد:
«اگر برای هیچکس وجود نداشته باشد، راحت و خوشحال میشوم. دیگر نگران این نیستم که دیگران چه میگویند. خیالم راحت میشود که دیگر چیزی نیست که بقیه در موردش حرف بزنند و از اینکه مجبور نیستم صبحها زود از خواب بیدار شوم تا آرایش کنم خوشحالم.»
لازم به ذکر است این پژوهش با عنوان «آرایش و زندگی اجتماعی دختران جوان» توسط مجید موحد، اسفندیار غفارینسب و مریم حسینی انجام شده و بهار 1389 در نشریه زن در توسعه و سیاست ( پژوهش زنان )، منتشر شده است.
آخرین نظرات