ایه های انتظار

|خانه
زندگینامه حضرت مهدی موعود(عج)
ارسال شده در 21 آذر 1396 توسط خادم الزهرا(س) در بدون موضوع

امام مهدی کیست؟
امام مهدی کیست؟ وی یگانه فرزند امام عسکری علیه السلام یازدهمین امام شیعیان است. امام مهدی(عج) در سحرگاه نیمه شعبان 255 ق در سامرّا چشم به جهان گشود و پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر، و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال 260 ق به دنبال شهادت حضرت عسکری علیه السلام ـ همچون حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام که در سنین کودکی عهده دار نبوّت شده بودند ـ در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهده دار شدند. آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.

میلاد نور
آخرین امام شیعیان در پانزدهم ماه شعبان 255 ق، علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی، در خانه امام عسکری علیه السلام چشم به جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. همان گونه که این دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان به اراده خداوند و به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدی(عج) نیز در حالی که جاسوسان و مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام یازدهم علیه السلام را زیر نظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آن که دشمنان بویی ببرند، در سحرگاه روز جمعه نیمه شعبان قدم به جهان هستی گذاشتند.

سیمای مهدی(عج)
پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار علیهم السلام هر کدام در سخنان خود به اوصاف امام مهدی(عج) اشاره کرده اند. حضرت امام رضا علیه السلام در توصیف ویژگی های چهره و سجایای اخلاقی و ویژگی های برجسته آن حضرت می فرمایند: «قائم آل محمد(عج) هاله هایی از نور چهره زیبای او را احاطه کرده است رفتار معتدل و چهره شادابی دارد. از نظر ویژگی های جسمی شبیه ترین فرد به رسول خدا(ص) است. نشانه خاصّ او آن است که گرچه عمر بسیار طولانی دارد، ولی از سیمای جوانی برخوردار است؛ تا آن جا که هر بیننده ای او را چهل ساله یا کمتر تصور می کند. از دیگر نشانه های او آن است که تا زمان مرگ با وجود گذشت زمان بسیار طولانی هرگز نشان پیری در چهره او دیده نخواهد شد».

حجت خدا
روزی عثمان بن سعید بن عمری به همراه حدود چهل نفر از بزرگان شیعه به حضور امام عسکری علیه السلام رسیدند تا درباره جانشین آن حضرت سؤال کنند و در آینده از ایجاد اختلاف در مسئله امامت جلوگیری کنند. راوی می گوید: وقتی عثمان بن سعید به حضرت عسکری علیه السلام گفت: آمده ایم تا درباره مطلب مهمی که شما به آن آگاه ترید از شما سؤال کنیم، حضرت عسکری علیه السلام فرمودند: بنشین عثمان. پس از ساعتی امام علیه السلام فرمودند: آیا می خواهید بگویم به چه منظوری آمده اید؟ همه گفتند: ای فرزند رسول خدا، بفرمایید. آنگاه حضرت فرمودند: آمده اید تا درباره حجت خدا و امام پس از من بپرسید. همه گفتند: آری. در این لحظه ناگهان پسری که چهره درخشانی چون ماه داشت و از هر حیث به امام عسکری علیه السلام شبیه بود وارد شد. حضرت فرمودند: بعد از من پیشوای شما و جانشینم این فرزند من است. مواظب باشید پس از من در دین دچار آشفتگی نشوید…

دوران زندگی
دوران زندگی امام زمان(عج) به چهار دوره تقسیم می شود:

1 ـ از تولد تا غیبت: حضرت مهدی(عج) پس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان امام عسکری علیه السلام به صورت نیمه مخفی زندگی کردند. یکی از کارهای بسیار مهمی که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در این دوره انجام دادند این بود که امام مهدی(عج) را به بزرگان شیعه معرفی کردند تا در آینده در مسئله امامت دچار اختلاف نشوند.

2 ـ غیبت صغری: پس از شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 ق دوره غیبت صغری آغاز شد و تا سال 329 ق ادامه پیدا کرد. در این دوره حضرت مهدی(عج) از طریق چهار نائب به ادامه امور مردم می پرداختند.

3 ـ دوره غیبت کبری: این دوران از سال 329 ق شروع شد و تا زمانی که خداوند مصلحت بدانند ادامه خواهد داشت در این دوره پاسخ به پرسش ها و احکام مردم بر عهده نایبان عام آن حضرت است و حضرت نایب خاصی برای این دوره معرفی نکرده اند.

4 ـ دوره حکومت: پس از ظهور، امام زمان(عج) بر اساس احکام اسلام حکومت واحد جهانی تشکیل خواهند داد که در سایه آن سرتاسر عالم پر از عدل و داد خواهد شد.

نظر دهید »
دلیل آرایش کردن خانم ها چیست؟؟؟
ارسال شده در 21 آذر 1396 توسط خادم الزهرا(س) در بدون موضوع

به گزارش مهرخانه، تحقیق حاضر، در پی مطالعه و کشف دلایل آرایش دختران و نقش آن در زندگی اجتماعی آنهاست.

امروزه آرایش کردن در بین زنان، در سطح جهانی رواج زیادی یافته است و ایران نیز از این امر مستثنی نیست. ایران از لحاظ واردات محصولات آرایشی دارای مقام هفتم جهان و در مصرف، در میان کشورهای خاورمیانه بعد از هند و پاکستان دارای مقام سوم است. هرچند آرایش کردن زنان همواره در طول تاریخ وجود داشته، اما هرگز به این شدت و با این ولع جمعی همراه نبوده است. پایین آمدن سن آرایش نیز مسئله‌ای دیگر است که در این حیطه در خور توجه است. سؤالی که مطرح است این است که علت استقبال دختران جوان از آرایش چیست؟

تغییر الگوهای فرهنگی، سبک زندگی و تأثیر آن بر بدن (به‌خصوص بدن زنان) و همچنین قرار گرفتن بدن به صورت جزیی از بازتابندگی دنیای امروز و ارتباط تنگاتنگ آن با زندگی و هویت زنان، میزان قدرت و مشارکت آنها، لازم و ضروری می‌نماید تا به مطالعه این پدیده پرداخته شود. در این میان، تحلیل این مسئله از دیدگاه خود افراد، می‌تواند ما را در فهم بهتر آن یاری کند. با توجه به این موارد، پژوهش حاضر با هدف کشف معانی و دلایل آرایش کردن دختران جوان، به دنبال مطالعه جایگاه آرایش در فعالیت‌های روزمره آنهاست.

در این پژوهش، 30 نفر از دختران 18 تا 30 ساله با میانگین سنی 23.5 سال مورد مصاحبه قرار گرفتند. حداقل تحصیلات این افراد دبیرستانی و حداکثر کارشناسی ارشد بوده است، اما به طور متوسط بیشتر پاسخ‌گویان دارای تحصیلات دانشگاهی بودند.

فعالیت‌هایی که زنان در طول روز انجام می‌دهند ارتباطی تنگاتنگ با میزان و نحوه آرایش آنها دارد
اولین یافته این پژوهش نشان‌گر آن است که فعالیت‌هایی که زنان در طول زندگی روزمره خود انجام می‌دهند ارتباطی تنگاتنگ با میزان و نحوه آرایش آنها دارد. زنان همواره در طول فعالیت‌های روزمره خود در حال تصمیم‌گیری در مورد میزان و نحوه آرایش‌شان هستند. در این تصمیم‌گیری و انتخاب، عوامل زیادی دخالت دارد. مهم‌ترین این عوامل شامل موارد زیر است:

نوع آرایش کردن: بعضی از پاسخ‌گویان بیان کردند که بسته به این که می‌خواهند دانشگاه بروند، در خانه بمانند، مهمانی بروند، به قصد خرید کردن بیرون بروند یا به قصد زیارت، میزان و نحوه آرایش خود را تنظیم می‌کنند.

مکان فعالیت: مکان رخ دادن یا انجام فعالیت نیز از دیگر عواملی است که در میزان آرایش پاسخ‌گویان تأثیرگذار است. به عنوان مثال یکی از پاسخ‌گویان چنین می‌گوید:
«بستگی به محیط کار دارد، اگر خصوصی باشد بیشتر آرایش می‌کنم و یا اگر منطقه‌ای که برای خرید می‌روم بالاشهر باشد نسبت به پایین‌شهر، آرایشم بیشتر است.»

آشنا یا غریب بودن فضا و گروه: آشنا بودن یا غریب بودن فضا و گروهی که افراد به آن وارد می‌شوند، یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در تصمیم‌گیری افراد برای تنظیم آرایش است. بیشتر پاسخ‌گویان بیان می‌کردند که اگر فضایی که به آن وارد می‌شوند فضایی آشنا باشد مثل کلاس درس یا یک مهمانی فامیلی، ترجیح می‌دهند آرایش داشته باشند و اگر فضا و گروه غریبه باشد، در صورتی که نیازی به برقراری ارتباط با دیگران نداشته باشند، شاید برایشان آرایش کردن یا نکردن یا میزان آرایش چندان مهم نباشد.

پایدار یا ناپایدار بودن گروه جمع: پایدار بودن یا نبودن جماعتی که فرد در آن قرار می‌گیرد نیز از دیگر عوامل تأثیرگذار در میزان آرایش کردن است. پاسخ‌گویان بیان می‌کردند در صورتی که قرار باشد رابطه‌شان با گروه غریبه تداوم یابد، ترجیح می‌دهند آرایش داشته باشند. آنچه در این اظهارات به نظر می‌رسد این است که برقراری رابطه، نوع تأثیرگذاری و تداوم آن در متغیرهایی مثل فضا، گروه و پایداری آنها بیشتر از خود این متغیرها اهمیت می‌یابد.

جنس مخاطب: جنس مخاطبی که فرد در تعامل با آن قرار می‌گیرد نیز در نحوه و میزان آرایش زنان مؤثر است. عده‌ای از پاسخ گویان اظهار می‌داشتند که اگر جایی که می‌روند فقط زنان حضور داشته باشند، آرایش کردن یا نکردن یا میزان آرایش برایشان اهمیتی کمتر دارد و عده‌ای دیگر می‌گفتند که اگر قرار باشد در فضاهای مختلط حضور داشته باشند، حتماً باید آرایش داشته باشند. بنابراین جنس مخاطب می‌تواند با میزان و نوع آرایش فرد رابطه داشته باشد.

چه عواملی در انتخاب رنگ آرایش زنان دخیل است؟
دومین یافته حاکی از آن است که تصمیم‌گیری در مورد رنگ‌های آرایشی از دیگر تصمیم‌های روزمره زنان است. آنها به دلایل مختلف، از رنگ‌های مختلف در آرایش‌شان استفاده می‌کنند. عمده‌ترین عوامل تأثیرگذار در انتخاب رنگ آرایش شامل موارد زیر است:

هدف استفاده‌کننده از آرایش: یکی از مهم‌ترین عوامل، هدف استفاده‌کننده از آرایش است. در واقع این مسئله که فرد با آرایش کردن به دنبال چیست، تأثیر زیادی در انتخاب رنگ آرایش دارد. بعضی از این اهداف عبارتند از:

1) پنهان کردن نقص یا برجسته‌سازی زیبایی: این که یک نفر هدفش پنهان کردن نقصی خاص در چهره‌اش باشد یا برجسته‌سازی و تأکید بر زیبایی عضوی خاص یا حتی جلب توجه بیشتر، رنگ مورد استفاده می‌تواند متفاوت باشد. به عنوان مثال یکی از پاسخ‌گویان می‌گوید:
«گاهی وقت‌ها اگر فرد مثلاً لب زیبایی داشته باشد برای اینکه زیبایی‌اش بیشتر به چشم بیاید ممکن است از رژ لب صورتی و براق استفاده کند، ولی اگر همین فرد لب زشتی داشته باشد سعی می‌کند از رنگ‌های تند استفاده نکند که زیاد به چشم نیاید.»

2) کسب جوانی و شادابی: گاهی اوقات افراد با انتخاب رنگی خاص، به دنبال کسب ویژگی‌هایی خاص است. به عنوان مثال یکی از پاسخ‌گویان می‌گوید:
«بیشتر سعی می‌کنم از رنگ‌های صورتی و یا به تعبیری گوشتی استفاده کنم؛ چون با این رنگ احساس جوانی و شادابی می‌کنم.»

3) ایجاد تمایز: بعضی از افراد در استفاده از رنگ آرایش، به دنبال متمایز شدن از سایرین هستند. این گروه ترجیح می‌دهند از رنگ‌هایی استفاده کنند که آنها را از بقیه متفاوت نشان دهد؛ هرچند آن رنگ‌ها خواهان زیادی نداشته باشد. برای این افراد متمایز بودن، مهم‌تر از خود رنگ آرایش است.

4) کسب زیبایی: برای عده‌ای از پاسخ‌گویان، زیبا شدن در بالاترین درجه اهمیت قرار دارد. این افراد بیشتر از رنگ‌هایی استفاده می‌کنند که فکر می‌کنند آنها را زیباتر و جذاب‌تر می‌کند. آنها برای تحقق بخشیدن به خواسته‌شان سعی می‌کنند از آرایشگران و یا افراد متخصص که در آرایش، در این مورد نظرخواهی و گاهی اوقات در خانه رنگ‌ها را امتحان می‌کنند تا از نتیجه کار مطمئن شوند.

5) رنگ لباس: برای بعضی از پاسخ‌گویان انتخاب رنگ آرایش جدا از انتخاب لباس و رنگ آن نیست. برای آنها هماهنگ کردن رنگ لباس با آرایش‌شان اهمیت دارد. به عنوان مثال یکی از پاسخ‌گویان می‌گوید:
«آرایش باید به لباسم بیاید، باید هم با رنگ لباسم هماهنگ باشد و هم با نوع لباسم، مسلماً لباس مهمانی با لباس خیابان متفاوت است، بنابراین آرایش این دو هم فرق دارد.»

6. ویژگی‌های ظاهری: ویژگی‌های ظاهری مثل رنگ پوست، رنگ چشم، شکل صورت و … در انتخاب رنگ آرایش نقشی مهم ایفا می‌کند. به عنوان مثال یکی از پاسخ‌گویان این‌طور بیان می‌کند:
«با اینکه رنگ صورتی را دوست دارم، چون صورتم گرد است از آن برای رژگونه استفاده نمی‌کنم ؛چراکه صورتم را چاق‌تر نشان می‌دهد … و یا چون رنگ پوستم تیره است، از رنگ‌های روشن استفاده می‌کنم.»

در نهایت، زنان در مورد تفاسیر و معانی رنگ‌های آرایشی دو نوع اندیشه متفاوت داشتند:
یک گروه از آنها رنگ آرایش را با شخصیت فرد مرتبط می‌دانند و بر این اعتقادند که افراد با استفاده از رنگ خاص، خود را در معرض قضاوت دیگران قرار می‌دهند. بنابراین ترجیح می‌دهند از رنگ‌هایی استفاده کنند که قضاوت‌های مثبت دیگران را برانگیزانند یا حداقل باعث قضاوت منفی‌شان نشوند. به عنوان مثال یکی از آنها معتقد است که:
«رنگ نقره‌ای انسان را شیک و متشخص نشان می‌دهد و رنگ رژ لب قرمز، جلف بودن را به نمایش می‌گذارد و یک “خانم متشخص” نباید از آن استفاده کند؛ چون مردم پشت سرش حرف می‌زنند.»

گروه دیگر معتقد بودند که در گذشته رنگ‌های مختلف، معانی مختلفی داشتند و بعضی از رنگ‌ها توسط قشرهای خاصی استفاده می‌شده است، اما امروزه رنگ‌ها دیگر معنای سابق را ندارند و نمی‌توان از روی رنگ آرایش در مورد افراد قضاوت کرد. یکی از پاسخ‌گویان می‌گوید:
«شاید اگر ده، بیست سال پیش کسی از رنگ‌های تند استفاده می‌کرد دیگران او را فرد خوبی نمی‌دانستند، اما امروزه وضع فرق کرده است. اگر همین امروز رنگ قرمز مد شود، دیگر برچسب سابق را نمی‌توان بر آن زد.»

بنابراین افراد گروه اول، رنگ‌های آرایشی را دارای معانی اجتماعی می‌دانستند و در انتخاب رنگ به این نکته توجه می‌کردند، در حالی‌که برای افراد گروه دوم، این معانی از بین رفته بود و مرزی برای تعابیر رنگ‌ها و استفاده از آنها قائل نبودند.

آرایش کردن برای زنانی که آرایش می‌کنند، چه معنایی دارد؟
سومین یافته پژوهش به معانی آرایش از دیدگاه زنان می‌پردازد. آرایش کردن از دیدگاه کسانی که خود با مسئله آرایش درگیر هستند، معانی مختلفی دارد. عمده‌ترین معانی که پاسخ‌گویان به آن اشاره داشتند، شامل موارد زیر است:

آرایش به معنی بهداشت، پاکیزگی و آراستگی: بعضی از پاسخ‌گویان آرایش کردن را نوعی پاکیزگی و آراستگی می‌دانستند. آنها معتقد بودند آرایش جزئی از انضباط ظاهر است و انسان با صرف وقت برای آرایش کردن، این احساس را پیدا می‌کند که تمیزتر و مرتب‌تر شده است یا احساس می‌کند که چیزهای منفی را در خود نابود کرده است.

آرایش به معنی زیبایی: بسیاری از پاسخ‌گویان آرایش را به زیبایی، زیبا شدن یا وسیله زیبا کردن تعبیر می‌کنند.

آرایش به معنی وسیله ایجاد تنوع و لذت: گروهی از پاسخ‌گویان آرایش را ابزاری می‌دانند که می‌تواند موجب تنوع باشد. مثلاً یکی از پاسخ گویان می‌گوید: «آرایش یعنی صورت را از سادگی درآوردن»

بنا به بیان این گروه، آرایش کردن برای آنها تنوع به همراه دارد. آنها از اینکه همیشه یک شکل باشند، خسته می‌شوند و چهره خود را بدون آرایش، ساده و تکراری می‌بینند.

آرایش به معنی وسیله تغییردهنده وضعیت روحی: بعضی از پاسخ‌گویان آرایش را وسیله‌ای برای تغییر وضعیت روحی تعریف می‌کردند. به عنوان مثال آنها بیان داشتند که آرایش وسیله‌ای است که با استفاده از آن وقتی افسرده هستند، احساس بهتری را تجربه می‌کنند و عده‌ای هم آن را وسیله کسب اعتماد به نفس می‌دانستند.

یافته‌های این بخش از پژوهش در مورد بیان معانی آرایش از دیدگاه زنان، این مسئله را روشن می‌کند که هدف زنان در استفاده از آرایش به شدت بر تعریف آنها از آرایش تأثیرگذار است. آنها آرایش کردن را بیشتر با بیان هدف تعریف می‌کنند. به‌عنوان مثال کسی که به دنبال زیبایی است، آرایش را وسیله زیباکننده و آن که به دنبال تنوع و لذت است، آرایش را وسیله ایجاد تنوع معرفی می‌کند. بنابراین هدف، وسیله را تعریف می‌کند.

چرا زنان جوان آرایش می‌کنند؟
چهارمین یافته دلایل آرایش کردن زنان را بررسی می‌کند. این دلایل در سه بعد اجتماعی، فردی و روان‌شناختی دسته‌بندی می‌شوند:
دلایل اجتماعی: این دلایل شامل مواردی است که به نوعی به اجتماع و جامعه برمی‌گردد. مهم‌ترین دلایل اجتماعی شامل افزایش سرمایه اجتماعی، اجبار یا هم‌نوایی گروهی، کسب فرصت‌های اجتماعی و تبدیل شدن آرایش به جزئی از سبک زندگی است.

سرمایه اجتماعی افراد از حضور و تداوم حضورشان در شبکه روابط حاصل می‌شود و در صورتی که افراد به نحوی از این شبکه روابط خارج یا به حاشیه رانده شوند، از مزایای مادی و معنوی این ارتباط‌ها نیز محروم می‌شوند. در این راستا، اظهارات افراد مصاحبه‌شونده نشان می‌دهد که عده‌ای از آنها با آرایش کردن به دنبال افزایش گستره ارتباطی خود هستند و گروهی از پاسخ‌گویان خواهان برقراری ارتباط بهتر و مؤثرتر با دیگران‌اند. این گروه معتقدند با آرایش کردن بهتر می‌توانند شروع‌کننده ارتباط و حتی جذب‌کننده ارتباط باشند.

بعضی‌ها با آرایش کردن خواهان برقراری ارتباط بیشتر با جنس مخالف هستند
بعضی‌ها با آرایش کردن خواهان برقراری ارتباط بیشتر با جنس مخالف هستند. عده‌ای دیگر از پاسخ‌گویان دلیل آرایش کردن خود را تأثیرگذاری در ارتباطات عنوان کردند. این افراد معتقدند که از یک سو مردم دوست دارند با اشخاص زیبا صحبت کنند و از صحبت کردن با آنها لذت می‌برند و از سوی دیگر وقتی فرد آرایش کرده و زیباست، صفات خوب دیگری هم با آن به ذهن مخاطب متبادر می‌شود، مانند اجتماعی بودن، باکلاس بودن، باسواد بودن، باهوش بودن و … که در کیفیت روابط آنها مؤثر است.

کسب پذیرش اجتماعی یا به اصطلاح عامیانه «تحویل گرفته شدن»
کسب پذیرش اجتماعی یا به اصطلاح عامیانه «تحویل گرفته شدن» نیز از دیگر دلایل گرایش زنان به آرایش است. عده‌ای از پاسخ‌گویان می‌خواهند در جمع (مردم به طور عام) مورد پذیرش قرار بگیرند. به عنوان مثال یکی از پاسخ‌گویان می‌گوید:
«زمانی که آرایش می‌کنم و بیرون می‌روم بیشتر مرا تحویل می‌گیرند، مثلاً وقتی برای خرید به فروشگاه می‌روم، فروشنده‌ها خیلی با من گرم می‌گیرند و خوش‌رفتاری می‌کنند؛ در حالی‌که اگر آرایش نداشته باشم رفتارشان این‌گونه نیست.»

بنابراین این افراد به دنبال پذیرش در سطح عام جامعه هستند؛ در حالی‌که برای گروهی دیگر از پاسخ‌گویان، کسب پذیرش «دیگرانِ مهم» در اولویت قرار دارد. این گروه بیشتر سعی می‌کنند مطابق با خواسته‌های فرد یا گروه مورد علاقه‌شان آرایش کنند و تأیید و پذیرش آنها را جلب نمایند.

با آرایش کردن کارشان «زودتر و بهتر» راه می‌افتد
در نهایت، گروهی دیگر از پاسخ‌گویان نیز به افزایش نفوذ اجتماعی خود با آرایش کردن اشاره کردند. این گروه معتقدند با آرایش کردن کارشان «زودتر و بهتر» راه می‌افتد، بیشتر حرف‌شان را قبول می‌کنند و حتی کارهای‌شان مورد تأیید بیشتری قرار می‌گیرد.

استفاده پاسخ‌گویان از ضرب‌المثل‌هایی مثل «خواهی نشوی رسوا، هم‌رنگ جماعت شو» یا «اگر رفتی شهر کورها، تو هم دستت را بگذار روی یک چشمت» جهت بیان دلایل آرایش خود، دلالت روشنی بر تمایل افراد به هم‌نوایی اجتماعی دارد. این هم‌نوایی می‌تواند هم به صورت اجباری و هم به صورت اختیاری صورت پذیرد. گروهی از پاسخ‌گویان برای فرار از تحقیر و تمسخر دیگران و عده‌ای برای کسب تأیید گروهی، به آرایش کردن مطابق با جماعت روی می‌آورند. توجه به خاطره کوتاه یکی از پاسخ‌گویان این مسئله را روشن‌تر می‌سازد:

«روزهای اول دانشگاه را خوب به خاطر دارم، یادم می‌آید یک روز که به اتفاق چند نفر در کلاس نشسته و منتظر شروع کلاس بودیم، یکی از دخترها خیلی ساده و بدون آرایش وارد کلاس‌مان شد. دو نفری که جلوی من نشسته بودند به آن دختر اشاره کردند و با لحنی مسخره گفتند: از قیافه‌اش معلومه که شهرستانیه! ببین اصلاً آرایش نکرده! … می‌دونی شهرستانیه یعنی چی؟ یعنی دهاتیه، یعنی اُمله، یعنی آرایش کردن بلد نیست. از همان روز فهمیدم اگر می‌خواهم انگ نخورم و مسخره نشوم، باید مثل خودشون باشم؛ یعنی باید آرایش کنم.»

این هم‌نوایی پاسخ‌گویان می‌تواند با گروه دوستان و هم‌سالان، خانواده و خویشاوندان و حتی سایر زنان در خیابان باشد. البته بیشترین هم‌نوایی با گروه دوستان و هم‌سالان است. گاهی اوقات قرار گرفتن در جمع دوستان و هم‌نوایی با آنها، می‌تواند منجر به ایجاد رقابت شود. بعضی از پاسخ‌گویان بیان می‌کردند که وقتی در جمع هم‌کلاسی‌های خود هستند، چون همه آرایش می‌کنند برای آنکه نسبت به آنها زشت به نظر نرسند، ناچارند آرایش کنند. در این مواقع با بالا رفتن میزان آرایش افراد گروه، میزان آرایش فرد نیز بالا می‌رود و کسب زیبایی با آرایش، تبدیل به ارزش می‌شود که افراد با کسب آن جایگاهی بهتر در گروه می‌یابند. بنابراین بین آنها بر سر این مسئله می‌تواند رقابت شکل بگیرد.

هم‌نوا شدن و انطباق با ذائقه جنس مخالف
همچنین گروهی از پاسخ‌گویان هم‌نوا شدن و انطباق با ذائقه جنس مخالف را علت آرایش کردن خود عنوان می‌کنند.

عده‌ای دیگر از پاسخ‌گویان نیز هم‌نوایی با ایده‌آل‌های رسانه‌ای را مطرح می‌کنند و معتقدند رسانه‌ها با نشان دادن زنان زیبا و آرایش‌کرده، آنها را مشتاق همانندسازی می‌نمایند. یکی از آنها می‌گوید:
«وقتی برنامه‌های تلویزیون و یا ماهواره را می‌بینم و به زنان توی برنامه‌ها نگاه می‌کنم و می‌بینم که خیلی خوشگلند، به آنها حسادت می‌کنم و دوست دارم مثل آنها باشم، من که از آنها کمتر نیستم.» یا پاسخ‌گویی دیگر می‌گوید: «وقتی آرایش زیبایی را در ماهواره می‌بینم، ساعت‌ها جلوی آینه می‌ایستم و آن آرایش را تمرین می‌کنم؛ چون می‌خواهم مثل آنها زیبا و جذاب شوم.»

گروهی از پاسخ گویان به آرایش کردن به عنوان شیوه و سبکی خاص از زندگی یا حتی جزئی از زندگی نگاه می‌کنند. این گروه از پاسخ‌گویان آرایش کردن را بخشی از فعالیت‌های بهداشتی و جزئی از مدیریت بدن می‌دانند و معتقدند آرایش باعث می‌شود پاکیزگی بیشتر به چشم بیاید و انسان خود را مرتب تر احساس کند.

آنها همچنین معتقدند آرایش کردن آن‌قدر عمومیت یافته و عادی شده است که اگر کسی آرایش نکند غیرعادی است و می‌گویند امروزه دیگر نگاه‌های بد قبلی نسبت به آرایش وجود ندارد و به صورت پدیده‌ای به‌هنجار درآمده است.

 

برخی می‌خواهند با آرایش کردن، جنسیت خود را بیشتر نمایان سازند
همچنین عده‌ای دیگر از پاسخ‌گویان هم با تأکید بر جنسیت خود، آرایش کردن را جزئی از سبک زندگی زنانه محسوب می‌کنند و می‌خواهند با آرایش کردن، جنسیت خود را بیشتر نمایان سازند؛ یعنی آرایش کردن جزئی از فعالیت‌های زنانه است که بایستی در آن مشارکت داشته باشند.

برای به دست آوردن همسر مناسب و برنده شدن در «مسابقه انتخاب» ناچارند که آرایش کنند
تلاش در جهت افزایش شانس فرد در کسب فرصت‌های اجتماعی از دیگر دلایل آرایش کردن پاسخ‌گویان است. ازدواج، اشتغال و کسب موفقیت؛ از جمله مهم‌ترین فرصت‌هایی است که دختران در جامعه به دنبال کسب آن هستند و آرایش کردن به تعبیر خودشان شانس آنها را در کسب موقعیت‌ها بالا می‌برد. این گروه از پاسخ‌گویان معتقدند که چون امروزه پسرها خودشان همسر انتخاب می‌کنند، ظاهر دخترها و به عبارتی زیبایی آنها معیار مهم انتخاب همسر شده است، آنها نیز برای به دست آوردن همسر مناسب و برنده شدن در «مسابقه انتخاب» ناچارند که آرایش کنند.

آنها همچنین معتقدند حتی بعد از ازدواج هم برای حفظ زندگی خانوادگی و نگه‌داشتن شوهر، باز مجبور به ادامه آرایش هستند؛ زیرا بایستی همیشه برای مردان تازه و متنوع بود تا برایشان خسته‌کننده نشوند.

ساختن هویت فردی جدید و آرمانی
بعضی از افراد به این دلیل آرایش می‌کنند که می‌خواهند هویت فردی جدید و خودآرمانی را که مطلوب می‌دانند، بسازند. این گروه از افراد با آرایش کردن و ظاهرسازی در جهت ارائه شخصیتی مطلوب و القای تصورات مثبت و ارزشمند در جامعه (مثل تعلق به طبقه اجتماعی بالا، داشتن خانواده روشن‌فکر و … ) به دیگران هستند. این افراد احساس می‌کنند با آرایش کردن می‌توانند قسمتی از این خود مورد نظر را تحقق بخشند.

نفی خود یا پنهان کردن خود، یکی دیگر از دلایل پاسخ‌گویان برای گرایش به آرایش است. برای این گروه ساختن هویت جدید مهم نیست، بلکه بیشتر پنهان کردن خود و هویت خود؛ حتی ویژگی‌های جسمی ‌و روحی‌شان مطرح است. آنها آرایش را مانند ماسکی می‌دانند که بر چهره و هویت خود می‌زنند تا آن را از دید سایرین مخفی نگه دارند. یکی از پاسخ‌گویان که دختری روستایی است می‌گوید:
«راستش را بخواهید چهره من خیلی راحت به دیگران می‌فهماند که من روستایی‌ام. من از این مسئله رنج می‌برم و دلم نمی‌خواهد بقیه مرا عقب‌مانده بدانند و بر این اساس در مورد من قضاوت کنند. به همین خاطر با آرایش کردن سعی می‌کنم این مسئله را تا حدودی مخفی کنم.»

عده‌ای از پاسخ‌گویان آرایش کردن یا نکردن را حق خود می‌دانند و با آرایش کردن به دنبال تغییر، نقش‌آفرینی و خلاقیت در خود هستند. این گروه از پاسخ‌گویان بر فردیت بخشی به بدن تأکید دارند و بدن را عرصه‌ای خصوصی و میدان اعمال قدرت فردی می‌دانند. این افراد بر این باورند که نپذیرفتن توانمندی‌های زنان در جامعه و توجه نکردن به شکوفایی استعدادهای آنها در عرصه‌های عمومی، می‌تواند ریشه در زمینه‌های اجتماعی ـ فرهنگی موجود در جامعه ایران داشته باشد و موجب احساس ناتوانی آنها برای اعمال قدرت در عرصه اجتماعی شود. بر این اساس آنها سعی می‌کنند تا به عنوان یک جبران‌کننده اجتماعی در عرصه خصوصی یعنی بدن خود، اعمال قدرت کنند و آرایش ابزار این کار را در اختیار آنها قرار می‌دهد.

با آرایش کردن اعتماد به نفس پیدا می‌کنند، جسارت صحبت کردن می‌یابند، اجتماعی‌تر می‌شوند و قدرت اعتراض و اظهارنظر می‌یابند
دلایل روانی: یکی دیگر از دلایل آرایش کردن دلایل روانی است که پاسخ‌گویان به آن اشاره داشتند. بیشتر پاسخ‌گویان کسب اعتماد به نفس را دلیلی برای آرایش کردن خود ذکر می‌کردند. آنها این تصور را دارند که با آرایش کردن اعتماد به نفس پیدا می‌کنند، جسارت صحبت کردن می‌یابند، اجتماعی‌تر می‌شوند و قدرت اعتراض و اظهارنظر می‌یابند.

عده‌ای از پاسخ‌گویان با آرایش کردن به دنبال بالا بردن رضایت خود از بدن‌شان هستند. آنها معتقدند با آرایش کردن احساسی بهتر از بدن خود دارند و اجزایی از چهره و بدن خود را که رضایت ندارند تغییر می‌دهند و به احساس رضایتی بالاتر دست می‌یابند.

عده ای از پاسخ‌گویان نیز دلیل آرایش کردن خود را تغییر وضعیت روحی‌شان ذکر می‌کردند. بعضی از اینان معتقدند با آرایش کردن خستگی‌شان برطرف می‌شود، بعضی انرژی می‌گیرند، بعضی شاداب‌تر می‌شوند و بعضی دیگر احساس آرامش می‌کنند، عده‌ای هم احساس جوانی می‌کنند.

عده‌ای از افراد نیز در آرایش کردن به دنبال لذت‌جویی، تنوع‌طلبی و برتری‌جویی هستند.

زنان تا چه اندازه به آرایش وابسته‌اند؟
پنجمین یافته به تبیین میزان وابستگی زنان به آرایش اشاره دارد:
واکنش‌ها و پاسخ‌های زنان به این بخش بسیار متفاوت است. با اندکی اغماض، می‌توان آنها را در سه گروه دسته‌بندی کرد:
1) یک گروه از پاسخ‌گویان دامنه‌ای از احساسات کاملاً منفی را مطرح می‌ساختند که از ضعف اعتماد به نفس، اضطراب، ناامیدی، راضی نبودن از خود شروع می‌شود و به حبس خود در خانه، قطع روابط اجتماعی و نهایتاً خودکشی ختم می‌گردد. در همین راستا یکی از پاسخ‌گویان می‌گوید:
«خیلی سخت است، از اینکه به وسیله بقیه مسخره شوم. می‌ترسم از اینکه بگویند خدایا این دختر چرا این شکلی شده. می‌ترسم، می‌ترسم از اینکه بقیه چهره واقعی مرا ببینند، می‌ترسم و فکر می‌کنم این مسئله مقداری از اعتماد به نفسم را می‌گیرد، دچار ناراحتی عصبی می‌شوم، شاید هم از خانه بیرون نیایم و یا برای رفتن به هر کجا از تاکسی استفاده کنم تا هیچ‌کس مرا نبیند.»

2) گروه دوم از پاسخ‌گویان ابتدا به بیان احساسات منفی می‌پردازند و نهایتاً با این مسئله کنار می‌آیند. «دوست دارم از محیط و افراد فرار کنم، دعا می‌کنم آن روز زودتر تمام شود، دچار اضطراب می‌شوم، عصبی می‌شوم و دوست ندارم در جمع باشم، احساس می‌کنم همه دارند به من نگاه می‌کنند و در مورد زشتی و شلختگی من حرف می‌زنند، اما خب، بالاخره آدمی ‌به هر وضعیتی عادت می‌کند، شاید هم یک چیزهایی پیدا کنم و به جایش استفاده کنم.»

3) در گروه سوم، افراد به شرط آنکه هیچ‌کس این لوازم را نداشته باشد از این مسئله احساس رضایت، خوشحالی، آرامش و خشنودی می‌کردند. به طور مثال یکی از پاسخ‌گویان اظهار می‌دارد:
«اگر برای هیچ‌کس وجود نداشته باشد، راحت و خوشحال می‌شوم. دیگر نگران این نیستم که دیگران چه می‌گویند. خیالم راحت می‌شود که دیگر چیزی نیست که بقیه در موردش حرف بزنند و از اینکه مجبور نیستم صبح‌ها زود از خواب بیدار شوم تا آرایش کنم خوشحالم.»

لازم به ذکر است این پژوهش با عنوان «آرایش و زندگی اجتماعی دختران جوان» توسط مجید موحد، اسفندیار غفاری‌نسب و مریم حسینی انجام شده و بهار 1389 در نشریه زن در توسعه و سیاست ( پژوهش زنان )، منتشر شده است.

نظر دهید »
دیدگاه قرآن نسبت به عشق و علاقه بین دو جنس مخالف چیست؟
ارسال شده در 21 آذر 1396 توسط خادم الزهرا(س) در بدون موضوع

دیدگاه قرآن نسبت به عشق و علاقه بین دو جنس مخالف چیست؟
ارسال شده توسط شهر سوال در ۱۳۹۲/۳/۴ - ۱۹:۵۴
زندگی خانوادگی و کنار هم قرار گرفتن زن و شوهر باید همراه با محبت به یکدیگر و کانون خانواده باید کانون آرامش و پیوند زن و شوهر باید پیوندی عاطفی باشد و تعاملات و روابط با همین معیار برقرار می شود.  و این مساله به طور طبیعی در خلقت قرار داده شده است:
«وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی‏ ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ؛[روم/۲۱] و از نشانه‏ هاى او اینكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در كنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه‏ هایى است براى گروهى كه تفكّر مى ‏كنند!»

و برای استحکام همین کانون خانوادگی باید روابط را ضابطه مند کرد. قرآن تنها یک راه را برای ایجاد رابطه بین دو جنس مخالف مشروع می داند:
«وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ * إِلَّا عَلىَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَیْمَانهُمْ فَإِنهَّمْ غَیرْ مَلُومِینَ؛[مومنون/۵و۶] و آنها كه دامان خود را (از آلوده ‏شدن به بى ‏عفتى) حفظ مى ‏كنند * تنها آمیزش جنسى با همسران و كنیزانشان دارند، كه در بهره ‏گیرى از آنان ملامت نمى ‏شوند.»

و همچنین دوستی های پنهان را مذموم می داند:
«وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ؛[نساء/۲۵] و نه گیرندگان دوست پنهان.»

شاید کسی تصور کند که رابطه او با جنس مخالف، فارغ از نگاه های جنسیتی است. اما بی تردید چنین کسی از حقه های شیطان غافل شده که چگونه اندک اندک انسان را به انحراف می کشاند:
«لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ؛[بقره/۱۶۸] و از گام‏هاى شیطان پیروى نكنید زیرا او نسبت به شما دشمنى آشكار است.»

و در حالی که پیامبر خدا، حضرت یوسف (ع) از نفس اماره خود ایمن نیست، ایمن بودن ما از سر بی احتیاطی است و آنکه لباسی سر تا پا روغنی پوشیده، از نشستن بر روی خاک احساس آلوده شدن لباس ندارد:
«وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی‏ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحیمٌ؛[یوسف/۵۳] من هرگز خودم را تبرئه نمى‏ كنم، كه نفس (سركش) بسیار به بدیها امر مى ‏كند مگر آنچه را پروردگارم رحم كند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.»

بنابراین هر نوع احساس و عاطفه ای خارج از کانون خانواده، از نگاه قرآن مذموم است:
«زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ؛[آل عمران/۱۴] محبت و عشق به خواستنى‏ ها [كه عبارت است‏] از زنان»

و آنجا که رابطه به عنوان مقدمه ازدواج برقرار شده، نشانه هایی دارد که با نبود آن نشانه ها، می توانیم فریب های نفس اماره و شیطان را بفهمیم!
کسی که ازدواج خود را در پیش رو نمی بیند، بلکه امری مرتبط به چند سال بعد می داند، دوستی او ربطی به مقدمه ازدواج ندارد. کسی که رابطه خود را پنهان می کند و والدین را در جریان امر قرار نمی دهد، در مسیر صحیح گام بر نمی دارد.
و کسی که به جای پیگیری شناخت، به دنبال بهره حضور است، قصدش ازدواج نیست. مگر به عنوان لقلقه زبان که این گونه روابط قطعا حرام است.

 

عشق هائى كز پى رنگى بود
عشق نبود عاقبت ننگى بود
زانكه عشق مردگان پاینده نیست
چون كه مرده سوى ما آینده نیست
عشق زنده در روان و در بصر
هر دو مى باشد زغنچه تازه تر
عشق آن زنده گزین كو باقى است
وز شراب جانفزایت ساقى است
عشق آن بگزین كه جمله انبیا
یافتند از عشق او كار و كیا
[مثنوى معنوى]

نظر دهید »
دلیل استفاده از مهر در سجده
ارسال شده در 21 آذر 1396 توسط خادم الزهرا(س) در بدون موضوع

فلسفه مهر چیست؟؟

چرا مهر را برخی از فرقه ها بت می پندارند؟ آیا واقعا مهر نماز نشانه بت پرستی است؟

خیر. آنها از فلسفه مهر با خبر نیستند ، حقیقت این است که در نماز خواندن ، شیعیان ،طبق حدیث شریف نبوی:

( جعلت لی الارض مسجدا و طهورا) سجده را بر زمین و آنچه از زمین است البته غیر از مأکولات و ملبوسات جایز  می دانیم و برای اینکه امروزه عمده اماکن و مساجد با فرش ها و قالی ها مفروش است و نمی توانیم مشتی از خاک را برداشته و در جلوی روی خود بگذاریم تا سجده بر زمین و خاک تحقق پیدا کند به همین جهت  خاک را به صورت فشرده قرار داده و از آن استفاده می کنیم تا هم سجده بر زمین و خاک  باشد و هم  از سنت نبوی اعراض نکرده باشیم چون پیامبر هیچ وقت روی فرش و امثال آن سجده نکرده است و قرآن هم می فرماید: ما آتاکم الرسول فخذوه.  اگر  در جایی مثل بیابان یا مسجدی که کف آن با سنگ مفروش است نماز بخوانیم دیگر لازم نیست از این مهر و خاک فشرده استفاده کنیم بلکه پیشانی را بر همان سنگ و زمین می گذاریم.

قابل ذکر است که فقهای اهل سنت نیز سجده را بر زمین ترجیح می دهند آنان سجده را بر هر چیز پاک  جایز می دانند ، بعضی از آنها سجده بر برخی اشیاء از جمله پشم را مکروه می دانند.( الانتصار، سید مرتضی، ص 38.)

بنابراین سجده بر قالی و فرش دلیل خاص لازم دارد.  و سجده حضرت بر خاک و ریگ و بوریا صورت گرفته است و حق تقدم بر خاک است. در کتاب، الام شافعی جلد 1، ص 114 می خوانیم که موضع و جای سجود  زمین است و اگر پیشانی مساس و تماس با زمین نداشته باشد سجده صحیح نیست.

و در کتاب المعجم الکبیر، ج 12، ص 27، ح 1308 از جابر نقل شده است که: عاد رسول الله (ص) مریضا و انا معه فرآه یصلی و یسجد علی الوساده فنهاه و قال ان استطعت علی الارض فاسجد و الا فاوم ایماء و اجعل السجود اخفض من الرکوع. 

بنابراین این عمل شیعه که مقداری از خاک را به نام مهر درآورده و از آن استفاده می کنند موافق سنت است و عمل غیر شیعه که بر فرش و لباس و از این قبیل سجده می کنند در سنت و روش پیامبر مورد تایید قرار نگرفته است و نمی تواند قابل قبول باشد. در روایات وارد شده است که رسول خدا(ص) بر خمره سجده می کرد و خمره قطعه ای از حصیر است که (مما تنبت من الارض) است  یعنی از چیزهایی است که از زمین روییده است . بیهقی در السنن ج 4، ص 440 نقل می کند: پیامبر حصیری داشت که در سفر و حضر همراهش بود و روی آن نماز می گذارد و می فرمود: ما احسن هذالبساط. و میمونه همسر پیامبر می گوید : پیامبر خدا عادتش این بود که در سجده، سر را روی خمره می نهاد.( کان رسول الله(ص) یصلی … و کان یصلی علی الخمره) النهایه لابن اثیر، ج 2، ص 77 و کنزالعمال، ج 7، ص 57 .

در حدیثی آمده است که عمر بن عبدالعزیز خاک را روی خمره می نهاد و بر آن سجده می کرد.  بعید نیست که او از روی تواضع بیشتر این کار را می کرده و گرنه عایشه می گوید پیامبر روی حصیر سجده می کرد. فتح الباری، ج 1، ص 388.

و از عایشه نقل شده است ( انه کان لرسول الله(ص) حصیر یبسطه بالنهار و یحتجره باللیل یصلی علیه) غریب الحدیث دینوری، ج 1، ص 77. بنابراین شیعه  مهررا (نعوذ بالله) عبادت  نمی کند بلکه عبادت مخصوص ذات خداوند متعال است که برای او شریکی نیست و مهر همان مشتی خاک است بر گرفته از زمین که شیعه برای تواضع و کرنش بیشتر در مقابل ذات ربوبی پیشانی را بر آن خاک می ساید.

 و اگر شیعه بیشتر تمایل دارد که این خاک از تربت حسین (ع) و کربلای او بوده باشد. بواسطه حدیثی است که امام صادق(ع) می فرماید: (افضل الارض تربه سید الشهداء(ع) لان السجود علی تربه ابی عبدالله(ع) یخرق الحجب السبع.) بحار الانوار، ج 85، ص 153 و 334 و جواهر جلد 8، ص 437 .

 یپغمبر(ص) به جابر فرمودند: (یا جابر زر قبر الحسین(ع) فان کربلا قطعه من الجنه) (احقاق الحق) لذا خاک و تربت شهید بویژه حضرت سیدالشهداء که بوی شرافت خواهی و شهادت و ایثار را به مشام جان هدیه می کند بهتر است. استاد علامه شهید مرتضی مطهری می نویسد: پیشوایان ما گفته اند حالا که باید بر خاک سجده کرد بهتر است که خاک آن را از تربت شهیدان انتخاب کرد و اگر بتوانید از خاک کربلا تهیه کنید که بوی شهید می دهد، تو که خدا را عبادت می کنی سر بر هر خاکی که بگذاری نمازت درست است ولی بر روی آن خاکی که تماس کوچکی یا همسایگی کوچکی با شهید دارد و بوی شهید می دهد سر بگذاری اجر و ثواب تو صد برابر می شود. ضمیمه کتاب انقلاب، مهدی، ص 127.

 لازم به ذکر است که هیچ یک از فقها شیعه نماز بر تربت حسینی را واجب نمی دانند اما چون این خاک بر سایر خاک ها ترجیح دارد نماز نیز بر آن ارزشمند تر است.

در کتاب عروه الوثقی ج 1، ص 592، مساله 26 آمده است: سجده کردن بر زمین در نماز از سجده بر گیاهان و کاغذها برتر است و بعید نیست که سجده بر خاک از سجده بر سنگ برتر باشد ولی برتر از همه، تربت حضرت سیدالشهدا است که نورانیت معنوی آن از هفت آسمان میگذرد. در روایت آمده است که امام صادق  مقداری از خاک کربلا را همراه داشت و هنگام نماز بر آن خاک سجده می کرد. آری سجده باید روی زمین و یا روی آنچه از زمین می روید انجام گیرد  غیر از خوردنیها و پوشیدنیها، از این رو امام صادق(ع) در توضیح آن  فرمودند: (لان ابناء الدنیا عبید ما یاکلون و یلبسون ) چون مردم بنده آن چیزی می باشند که می خورند و می پوشند  بدین جهت شایسته نیست که سجده برای خدا بر چیزی انجام شود که  معبود دنیا پرستان است .وسایل، ج 5، ابواب ما یسجد علیه، باب 1، ح1.

دلیل استفاده از مهر در سجده

سجده، یعنی مسلمان عابد، پیشانی خود را [به ویژه در هنگام نماز]، بر روی خاک یا سنگ بگذارد. این مسئله در میان اهل تشیع و اهل تسنن یکسان و مشابه است. و مهر نیز به غیر از خاک چیزی نیست.

 منتهی چون نمی‌شود در همه جا به خاک یا سنگ دسترسی یافت و یا خاک و سنگ را همراه خود به مسجد، خانه، شرکت، کارخانه و … برد، شیعیان خاک پاک را به صورت یک قالب درآورده‌اند تا حملش آسان باشد و لذا در نظر شیعه این خاکی که به شکل مهر درآمده است، هیچ ارزشی به غیر از همان خاک ندارد. مگر آن که تربیت سیدالشهداء علیه‌السلام باشد که آن در همه جا حرمت خودش را دارد. خواه به شرکت مهر درآمده باشد و یا به همان شکل خاک روی زمین کربلا یا … باشد.

 

اما در عین حال چنین نیست که سجده بر غیر خاک و یا سنگ جایز نباشد و چنین نیز نیست که بر هر چیزی جایز باشد. لذا در فقه تشیع که مبتنی بر فقه اهل بیت علیهم‌السلام می‌باشد، تعریف آن چه سجده بر آن جایز است و یا جایز نیست به وضوح و کمال صورت پذیرفته است. چنان در مسائل فقهی (رساله‌ها) بیان شده است:

«باید بر زمین و چیزهاى غیر خوراكى و پوشاكى كه از زمین مى روید، سجده كرد و سجده بر چیزهاى خوراكى و پوشاكى صحیح نیست . منظور از خوراكى ، چیزهایى است كه خام یا پخته آن ، عادتاً خورده مى شود. پس سجده بر گندم و جو و نخاله آنها كه در ضمن خورده مى شود، صحیح نیست ، ولى سجده بر پوست برنج و پوست خربزه و هندوانه و انار و حتى در حال اتّصال ، مانعى ندارد. و همچنین سجده بر گیاهان دارویى كه اختصاص به مریض دارد و به هیچ وجه از آن در حال سلامت استفاده نمى شود، جایز است . و سجده بر تنباكو و مانند آن ، كه خوراكى نیست ، جایز است ، به خلاف مثل قهوه و چاى. منظور از پوشاكى ، چیزى است كه عادتاً پوشیده مى شود، و لو بعد از ریسیدن و بافتن ، مثل پنبه و كتان و كنف ، ولى سجده بر برگ درختان و چوب‌ها و آن چه كه از چوب ساخته مى شود و حصیر و بادبزن و امثال آن ، جایز است . سجده كردن بر چیزهاى معدنى ، مانند طلا و نقره ، عقیق و فیروزه ، باطل است، اما سجده كردن بر سنگ‌هاى معدنى ، مانند سنگ مرمر و سنگ‌هاى سیاه ، بنابر اظهر اشكال ندارد. بهتر از هر چیز براى سجده كردن تربت حضرت سید الشهداءعلیه السّلام است ».

اما در فقه اهل سنت، سجده بر هر چیزی جایز است. لذا همان طور که پیش‌تر خواندیم (1)، ممکن است سجده‌ی نماز اهل سنت به لحاظ فقه تشیع (اگر بر روی چیزهای جایز انجام نپذیرد) اشکال داشته باشد، اما سجده‌ی اهل تشیع به لحاظ فقه تسنن بدون ایراد است. چرا که آنان سجده بر «هر چیزی» را جایز می‌دانند و مهر نیز یکی از همان «هر چیزی» است.

البته در میان فرق‌ها و مذاهب اهل تسنن، طبق معمول «سلفی‌ها که در سعودی هستند و به آنها وهابی نیز گفته می‌شود» و هدفی جز خدمت به بنیانگذارشان انگلیس و تحریف اسلام ندارند، نظر ویژه و کاملاً متضادی با فقه تشیع و تسنن دارند. آنها می‌گویند:

«سجده بر خاک نه تنها مستحب و یا واجب نیست بلکه حرام است و هر کس از روی عمد مرتکب آن شود مشرک است و هر کس از روی اعتقاد به شرطیت در نماز، این عمل را انجام دهد، خونش هدر است و قتلش بر حاکم اسلامی واجب»!

همان‌طور که مشاهده می‌فرمایید: وهابی‌ها نه تنها خود را تنها فرقه‌ی بر حق دانسته و به خاطر تسلط بر مکه و مدینه حاکم جهان اسلام قلمداد می‌نمایند، بلکه از هر بهانه‌ای برای مشرک خواندن شیعیان و سایر مسلمانان مذاهب اهل سنت سوء استفاده نموده و جواز قتل آنان را به راحتی صادر می‌کنند!

چرا به خاک سجده می کنیم ؟

محور بحث، بررسی روایات شریفه ای است که پیرامون آنچه سجده بر آن صحیح است و آنچه سجده بر آن صحیح نیست، وارد شده،تا اولاً نظر شرع مبین اسلامی را پیرامون سجده بر زمین و خاک آن بیابیم. ثانیاً حکم شرعی سجده بر آنچه زمین می‌رویاند که نه خوراکی است و نه پوشاکی و یا خوراکی است و پوشاکی، ملاحظه نمائیم. ثالثاً این پژوهش و کنکاش که صورت گیرد، سنت پیامبر از بدعت شناخته خواهد شد . رابعاً حکم شرعی سجده کردن بر خاک نیز روشن می‌شود. و در انتها معلوم خواهد شد که سجده بر تربت حرم مطهر حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام در هنگام سجده چگونه خواهد بود؟، چرا فضیلت دارد؟ و چرا عده زیادی از مسلمین، تربت پاک سیدالشهداء را مهر نماز خود می‌سازند؟

 بحث اول: روایاتی که اشاره دارد به آنچه که به آن سجده صحیح است.

روایات وارده در خصوص آنچه که سجده بر آن جایز است را می‌توان از لابلای کتابها و منابع حدیثی اهل سنت و شیعه از سنت سنیه پیامبر گرامی اسلام یافت، که در آن روایات، متذکر اشیایی شده‌اند که سجده بر آن صحیح است، که ما آن روایات که فقط در کتابهای اهل سنت موجود است را تبیین ساخته و به عنوان سنت نبوی از آن احادیث پیروی می‌کنیم.

آن دسته روایات بر سه قسمند که در مقاله اول قصد داریم روایات قسم اول را تبیین نماییم.

اکنون بیان چیزهایی که سجده بر آنها صحیح است

1- از جمله احادیثی که دلالت دارد به صحیح بودن سجده کردن بر زمین، حدیث وارده از پیامبر گرامی اسلام «جعلت لی الارض مسجداً و طهورا» یعنی قرار داده شده است زمین برای من سجده گاه و مایه پاکیزگی و طهارت، می باشد.

در صحیح مسلم این روایت اینگونه نقل شده است «جعلت لنا الارض کلها مسجداً و جعلت تربتها لنا طهوراً اذا لم نجد الماء» یعنی قرار داده شده است برای ما زمین سجده گاه و خاک زمین نیز برای ما، مایه طهارت است در هنگامی که آبی نیابیم.

در صحیح ترمذی این روایت اینگونه آمده است «جعلت لی الارض کلها مسجداً و طهوراً» این روایت را “ترمذی” به وسیله حضرت علی علیه اسلام ، عبدالله بن عمر، ابو هریره، جابربن عبدالله، عبدالله بن عباس، حدیفه، انس، ابوامامه و ابوذر غفاری از پیامبر اکرم نقل نموده است.

در کتاب “سنن کبری” (1) روایت یاد شده را چنین آورده است «جعلت لی الارض طهوراً و مسجداً» یعنی زمین برای من مایه پاکیزگی و سجده گاه است.

ابوبکر بیهقی در بخش دیگری از کتاب سنن کبری به نقل از رسول گرامی اسلام آورده است «جعلت لی الارض طیبة و مسجداً و ایما ادرکته الصلاة صلی حیث کان» یعنی قرار گرفته است زمین برای من، مایه پاکیزگی و سجده گاه و هر کس که زمان نماز را درک کرد، هر جا که بود نماز بخواند (2).

در صحیح نسائی اهل سنت به نقل از ابوذرغفاری آمده است که پیامبر اکرم فرمود: “الارض لک مسجد فحیثما ادرکت الصلاة فصل” یعنی زمین باید سجده گاه قرار گیرد پس هر جا و هر زمان که نماز را درک کردی، نماز گزار.

روایت سوم در انحصار سجده کردن بر زمین، از مستدرک حاکم اهل سنت از ابن عباس نقل شده است، که پیامبر بر سنگ سجده می‌فرمودند.

و همچنین در صحیح بخاری از ابوسعید خدری نقل کرده است که به پیامبر چشم دوخته بودم در حالی که بر روی بینی و پیشانی مبارکشان بخاطر سجده، اثر آب و خاک بود.

ابوبکر بیهقی در بخش دیگری از کتاب سنن کبری از “رفاعة بن رافع” خبری را نقل می‌نماید که پیامبر برای نماز تکبیر گفتند و سر بر سجده نهادند و پیشانی را بر زمین گذاشتند تا حالت قرار بر زانوان مبارکشان حاصل شده و در حالت سجده مستقر گردیدند.

طبرانی و بزاز که هر دو از دانشمندان اهل سنت هستند. هر دو به اسناد صحیح از عبدالله بن عباس و انس بن مالک و بریده نقل کرده‌اند که حضرت فرمود: سه چیز از جفا شمرده می‌شود که یکی از آنها پاک کردن پیشانی «از خاکی است که بر آن سجده کرده است» پیش از آنکه نماز را به اتمام رسانده باشد

روایت گذشته را واثله بن اسقع اینگونه نقل کرده است: «لایمسح الرجل جبهتة من التراب حتی یفرغ من الصلاة» یعنی پاک نمی‌کند مرد، پیشانیش را از خاک تا آنکه نمازش تمام شود.

جابربن عبدالله انصاری می‌گوید با پیامبر نماز می‌خواندیم، هوا بسیار گرم بود من سنگ ریزهها را از روی زمین برداشته و در دستم نگه می‌داشتم تا هنگامی که می‌خواهم سجده کنم روی آنها سجده کنم، که کمی خنک شده باشد.

در مسند احمد همان روایت به نقل از جابر اینگونه آمده است: ما در خدمت رسول خدا، نماز ظهر می‌خواندیم من با دستانم سنگ ریزهها را جمع می‌کردم و در دست دیگر قرار می‌دادم تا آنکه سرد شود، که هنگام سجده از شدت گرما پیشانیم نسوزد.

همین روایت را بیهقی در سنن با اندکی تغییر نیز نقل می‌نماید. بیهقی که از دانشمندان اهل سنت است در ادامه می‌گوید شیخ ابو حنیفه گفته است: اگر قرار بود سجده بر روی چیزی غیر از سنگ و زمین جایز باشد حتماً این کار را می‌کردند چرا که اینکار آسانتر از برداشتن سنگ ریزهها و سرد کردن آن بود، مثلاً ممکن بود گوشه آستین را روی زمین قرار داده و سپس سجده نمایند. اما چنین چیزی نگفته‌اند!

انس بن مالک می‌گوید در یک روز بسیار گرم با پیامبر نماز می‌خواندیم، یکی از ما سنگ ریزهها از زمین جمع کرده و در دستانش نهاد، تا سرد شود، هنگامی که سرد شد، بر روی زمین قرار داد و بر آن سجده کرد «اشاره به این دارد که سجده کردن بر زمین از واجبات گریز ناپذیر بوده است».

باز در سنن کبری که گفته شد از جوامع حدیثی اهل سنت است، آمده است “خباب بن ارت” (که از اصحاب رسول خداست و جزء اولین کسانی بود که اسلام آورد و او را در شمار معذبین نام می‌برند یعنی کسانی که برای اسلام خواهشان هر گونه زجر و شکنجه را تحمل کردند و در زمان امیرالمومنین نیز از اصحاب آن حضرت بود و در همان زمان، به دیار باقی شتافت(2)) می‌گوید، از شدت سوختگی که در پیشانیمان و کف دستمانمان در حالت نماز ایجاد می‌شد و مجبور بودیم به سنگریزه‌های داغ سجده کنیم به پیامبر شکایت کردیم، پیامبر به این شکایت ما وقعی ننهادند.

در سنن کبری به نقل از عمر بن خطاب چنین آمده است: شبی بارانی برای نماز صبح آماده شدیم مردی که قصد داشت از بطحاء، بگذرد، سنگ ریزهها را همراه خود بر می‌داشت و در لباسش قرار می‌داد تا بر آن نماز گزارد. پیامبر این قضیه را دید، فرمود: (عجب کار خوبی است این کار) عمر می‌گوید: از اینجا بود که مسلمانان برای سجده، سنگریزه جمع می‌کردند.

ابو داوود از عمر بن خطاب نیز قریب به همین الفاظ را در سنن خود نقل نموده است.

بیهقی در سنن کبری آورده است: پیامبر اکرم، مردی را دید که بر گوشه عمامه خود سجده می‌نماید با دستان مبارکش اشاره فرمود که عمامه ات را از پیشانیت بردار و همچنین بیهقی از امیرالمونین نقل می‌نماید که حضرت فرمود هر کدام از شما نماز خواند لازم است عمامه اش را از پیشانیش بردارد در هنگام سجده.

باز بیهقی درسنن کبری از عبدالله بن عمر نقل می‌کند که هرگاه سجده می‌کرد و بر سرش عمامه بود، عمامه را از روی پیشانیش برمی داشت تا آنکه پیشانیش بر روی زمین قرار گیرد (تا به سنت واجب پیامبر عمل نماید).

عباده بن صامت نیز مانند عبد الله بن عمر هرگاه اراده نماز می‌کرد عمامه را از روی پیشانی کنار می‌زد تا در هنگام سجده به زمین برسد.

طبرانی می‌گوید ابوعبیده جراح نقل می‌کند: عبدالله بن مسعود نماز نمی‌خواند و سجده نمی‌کرد جز بر روی زمین.

طبرانی باز نقل می‌کند: ابراهیم در هنگام نماز روی حصیر می‌ایستاد و هنگام سجده سر بر زمین می‌نهاد.

بیهقی می‌گوید “صالح بن حیوان” نقل می‌کند که پیامبر اکرم مردی را دید که بر یک طرف پیشانی سجده می‌کند و عمامه‌اش روی پیشانیش می‌باشد، پس رسول خدا عمامه را از روی پیشانیش کنار زد (تا او به زمین سجده کرده باشد).

نظر دهید »
تحصيل 250 طلبه در حوزه علميه خواهران بندرعباس
ارسال شده در 21 آذر 1396 توسط خادم الزهرا(س) در بدون موضوع

عالمه اشرف باقري‌زاده امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در بندرعباس با اشاره به اهميت پرداختن بانوان در جوامع اسلامي به تحصيلات حوزوي اظهار داشت:

مردم خيال مي‌كنند در حوزه‌هاي علميه تنها مباحث مربوط به روضه تدريس مي‌شود در حالي كه در حوزه‌ها روضه درس داده نمي‌شود و در حوزه مباحث پايه‌اي همانند علوم انساني، دين‌شناسي و دنياشناسي مورد بحث و تدريس است. وي ادامه داد: بر اين اساس است كه طلبه با تحصيل در حوزه و تفحص و تحقيق در علوم فرا گرفته، بر دنياي اطراف خود مسلط و توان تشخيص حق را از باطل پيدا مي‌كند و اين مسئله بسيار مهم و حياتي است. مدير حوزه علميه الزهرا بندر عباس بيان داشت: اساس و بنيه حوزه‌هاي علميه برگرفته و متاثر از آياتي از سوره جمعه است كه بر تزكيه نفس تاكيد دارد. باقري‌زاده عنوان داشت: علومي همانند منطق، ادبيات عرب، سياست، مفاهيم، جامعه‌شناسي، دين‌شناسي، گيتي‌شناسي، مردم‌شناسي و ساير موضوعات مرتبط با علوم روز در دستور كار هيئت و معاونت‌هاي فرهنگي حوزه‌ها است. وي در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به تهديدات فرهنگي كه مدام جامعه اسلامي را تهديد مي‌كند، عنوان داشت: غرب كه امروزه با هدف انحطاط‌ و فروپاشي بنياد خانواده از زن چهره‌اي ديگر را به نمايش مي‌گذارد، قصد دارد تفكرات پوچ خود را به جوامع اسلامي نيز القا كنند و در اين راه از ابزار مختلف و گوناگوني استفاده مي‌كنند. مدير حوزه علميه الزهرا بندرعباس با بيان اينكه دشمن امروزه از ماهواره‌ها و شبكه‌هاي تلويزيوني خود به عنوان يكي از ابزار مهم و پيش‌رو در راستاي القاي تفكرات خود به جوامع و ملت‌ها استفاده مي‌كند، تصريح كرد: خانواده‌ها بايد دسترسي فرزندان به كانال‌هاي تلويزيوني مسموم شوند. باقري‌زاده همچنين با اشاره به اينكه در هرمزگان تعداد هشت حوزه علميه خواهران فعال است، ادامه داد: حوزه علميه بندرعباس تعداد 250 طلبه دارد. وي همچنين با بيان اينكه اين حوزه سالانه اقدام به پذيرش 60 نفر مي‌كند، خاطرنشان كرد: حدود 350 نفر در راستاي ادامه تحصيل در حوزه علميه الزهرا بندرعباس براي ترم مهر ماه ثبت‌نام كردند كه پس از گذر از آزمون‌ها و مصاحبه‌هاي مختلف تنها 30 نفر از آنها پذيرش مي‌شوند. مدير حوزه علميه الزهرا بندرعباس بيان داشت: در حال‌ حاضر 80 مبلغه در سطح شهرستان بندر عباس از طرف حوزه علميه الزهرا در ادارات، بيمارستان‌ها، راديو و تلويزيون، اماكن مذهبي و ساير مجامع مشغول به فعاليت هستند. باقري‌زاده ابراز داشت: همچنين 200 مربي قرآن و احكام بانو نيز به طور هميشگي و مداوم در نقاط مختلف استان از طرف حوزه علميه الزهرا بندر عباس مشغول به فعاليت هستند. وي در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به بخشي از ديگر فعاليت‌هاي حوزه الزهرا عنوان داشت: برگزاري كلاس‌هاي مهارت زندگي، كلاس‌هاي تربيتي در پارك بانوان، قرائت آل ياسين در زينبيه حوزه علميه از ديگر برنامه‌هاي حوزه علميه الزهرا است كه به طور مداوم و مستمر پيگيري و برگزار مي‌شود. مدير حوزه علميه الزهرا بندرعباس با بيان اينكه حوزه علميه خواهران بندرعباس پذيراي عقيقه فرزندان نيز هست، اظهار داشت: اميد است كه همشهريان با رصد امور انجام گرفته توسط حوزه روز به روز با اين نهاد علمي، فرهنگي و مذهبي بيشتر آشنا شوند. باقري‌زاده اضافه كرد: خوابگاه‌هاي حوزه علميه خواهران در حال حاضر گنجايش 70 نفر طلبه را دارا است. وي در مورد كيفيت خوابگاه‌ها و مسائل رفاهي طلبه‌ها نيز بيان داشت: سعي شده است در حد امكان شرايط مناسبي در خوابگاه‌ها فراهم شود. مدير حوزه علميه الزهرا بندرعباس در پايان با اشاره به برخي از مسائل روز دنيا در مباحث مذهبي و ديني خاطرنشان كرد: دين اسلام ديني كامل است كه حقوق زن و مرد را به طور مساوي و منطقي در دستورات خود ديده است كه در همين راستا حضور خواهران در حوزه‌هاي علميه مي‌تواند به عنوان يك منشا براي پايداري خانواده‌ها كه ريشه اساسي توسعه جوامع است بيش از هر مسئله‌اي موثر ثمر واقع شود.

نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • ...
  • 4
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9

آخرین مطالب

  • کربلا
  • دلم گرفته
  • پدرانه
  • شهید همت و دفاع مقدس
  • زندگینامه شهید همت
  • حقیقت گناه
  • چرا بعضی مواقع دچار گناه میشویم؟؟
  • گناهان کبیره چه گناهانی هستند؟؟؟
  • چگونه توبه کنیم؟؟؟؟
  • عشق به آقا

آخرین نظرات

  • خادم الزهرا(س)  
    • ایه های انتظار
    در دلم گرفته
  • زكي زاده  
    • مائده
    در دلم گرفته
  • خادم المهدی  
    • فاطمیه سرابله
    در گناهان کبیره چه گناهانی هستند؟؟؟
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ایه های انتظار

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • نماز

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

پیوندهای وبلاگ

  • حماسه ی حسینی
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان